نقش کواکتیویتور در بلوغ سلولهای چربی

همۀ سلولهای چربی با هم شباهت ندارند. محققیقن کالج پزشکی Baylor معتقدند که عدم شباهت سلولهای چربی در بافتهای مختلف می تواند به درک و درمان دیابت نوع 2 و چاقی کمک کند. نتایج این تحقیق در شمارۀ اخیر ژورنال Biology Cell (/www.jcb.rupress.org) به چاپ رسیده است.

مقدار چربی سلول، فاکتور اصلی نسخه برداری و PPAR گاما (peroxisome proliferator ) می توانند در سلولها متفاوت باشند، اما سلولهای چربی می توانند مقدار سوئیچ های اصلی (که بنام کمک فعالگر رسپتوراستروئیدی (SRC-2and3) شناخته می شوند) را ثابت نگه دارند.

دکتر Hartig می گوید: تفاوت در SRCS است. آنها سوئیچ نسخه  برداری PPAR گاما را بمنظور حداکثر کردن تجمع چربی کنترل می کنند.

PPAR گاما مسئول تنظیم تولید سلولهای چربی است. PPAR گاما با تنظیم و کنترل نسخه برداری (ساختن RNA از روی DNA، اولین مرحلۀ بیان ژن ) می تواند تولید سلولهای چربی را کنترل نماید.

تحقیقات نشان می دهد که همیشه یک ارتباط خطی بین تنظیم کنندۀ نسخه برداری PPAR گاما و مقدار چربی یک سلول وجود ندارد. دکتر Mancini می گوید: با استفاده از تکنولوژی غربالگری با دارو بصورت اتوماتیک با میکروسکوپ و آنالیز تصاویر توانستیم تصاویری جمع آوری کرده و در مدت زمان کوتاهی هزاران سلول را بررسی کنیم، در این شرایط  توانستیم ترکیبات سلولهای مختلف چربی انسان را آنالیز کنیم.

او می افزاید: ما توانستیم مقدار چربی را در هر سلول مشخص کنیم. در این تکنولوژی جدید که از رنگهای فلورسانس و آنتی بادیها استفاده می شود، ما می توانیم مقدار چربی هر سلول و مقدار PPAR گاما را در هر سلول مشخص کینم.

دکتر Hartig می گوید: سلولهایی که هیچ PPAR گامایی در آنها یافت نمی شود هنوز هم می توانند به سلول چربی تبدیل شوند، البته سلولهایی وجود دارند که مقدار PPARگاما در آنها بالا رفته اما هرگز به خصوصیات سلول چربی در آنها بوجود نمی آید.

 یافته های تحقیق از این تئوری که سلولها زنجیره ای از عواملی را بیان می کنند که با مقدار PPAR گاما و چربیها تعادل دارد،دفاع می کند.

اینکه بتوانیم بسادگی عنوان کنیم که مقدار PPAR برابر با مقدار چربی است در این تحقیق ثابت نشد.

دکتر  Manciniبه جمعیتی ازسلولها که حاوی مقادیر زیادی چربی هستند اما مقدار کمی PPAR گاما دارند اشاره می کند، او می افزاید سلولهایی با وضعیت معکوس هم وجود دارد.

دکتر Hartig می گوید: کاهش میزان SRC- 2and3 سبب کاهش مقدار چربی و افزایش PPAR گاما می شود.

این دو موضوع بسیار مهم است زیرا برخی از داروهایی که سابقاً برای درمان دیابت نوع 2 بکار می رفتند سبب افزایش مقدار PPAR گاما می شوند. از جمله این داروها می توان به تیازولیدیندیون ها نظیر اکتوس و آواندیا اشاره کرد که سبب افزایش بیان ژن های افزایندۀ حساسیت به انسولین می شوند. اگر چه PPAR گاما سبب تحریک تولید چربی در سلولها می شود. این داورها موجب افزایش چربی های ناحیۀ شکمی می شوند و اخیراً ثابت شده است که سبب بروز عوارض قلبی – عروقی می گردند.

چنانچه دانشمندان بتوانند راهی برای افزایش نسبت سلولهایی که دارای PPAR گاما هستند اما تجمع چربی در آنها وجود ندارد ، بیابند، احتمالاً نتایج مثبت و گرانبهایی را برای درمان بیماری دیابت بدست خواهند آورد.

 دکتر Mancini می گوید: احتمالاً برای این کار نیاز به دارویی با ساختمانی متفاوت داریم. میکروسکوپی اتوماتیک این مزیت را دارد که دانشمندان بتوانند تاثیرات داروهای گوناگون را بر جمعیت های مختلف و تعداد زیادی از سلولها بررسی کنند.

دکتر Mancini می گوید: اگر قادر به آنالیز تفاوتهای سلول به سلول نباشیم نخواهیم توانست که فعالیت کنترلی سوئیچ  مورد نظر را بر فعالیت نسخه برداری PPAR گاما درک کنیم.

دکتر Hartig معتقد است که چنانچه دارویی بسازیم که بتوانند SRC و PPAR گاما را هدف قرار دهد روش جدیدی برای درمان دیابت نوع 2 ابداع کرده ایم .